دنیای جاسوسی پر از راز، دروغ و پنهان کاری است. پنهان کاری و فریب در ذات این کار است. اما این موضوع جدیدی نیست.تاریخ جنگ مملو از قاتلان مخفی و جاسوسان مخفی با داستان هایی به قدمت کتاب های مقدس است که با پنهان کردن هویت خود، اقدامات جاسوسی متعددی انجام داده اند. با پیشرفت تکنولوژی، به ویژه پس از انقلاب صنعتی، اختراعات جاسوسی نیز پیشرفت کرد. غلبه بر فناوریهای جدید، ابزار های هوشمندانه فریبکاری را ایجاب کرد، و در این بین جنگ سرد را میتوان به مبتکرانهترین روشها را برای جمعآوری و انتقال اطلاعات نسبت داد.
زمانی که صحبت از جاسوسی تحت حمایت دولت ها می شود، حروف مخفف آشنایی به ذهن ها خطور می کند. همانند CIA در ایالات متحده، KGB در اتحاد جماهیر شوروی، HVA آلمان شرقی و MI6 از بریتانیا.
این آژانسها، از شروع فعالیت های خود مأموریتهای مخفیانه را در صدر برنامه های کاری خود داشته اند، تا بر دشمنان خود برتری پیدا کنند. بودجه های به ظاهر نامحدودی صرف تحقیق و توسعه این برنامه ها می شود که به برخی از زیرک ترین ترین و هوشمند ذهن ها اجازه می دهد تا در جهت ایجاد اختراعاتی برای پیشی گرفتن از طرف مقابل فعالیت کنند.
در حالی که ابزارهای جیمز باند می توانند مضحک و غیرعملی به نظر برسند، ابزار جاسوسی واقعی که در این زمینه استفاده می شود ممکن است خیلی از آن ها متفاوت نباشند.
مهر رسمی تزئینی آمریکا
صلح در اروپا پس از جنگ جهانی دوم منجر به تنش روابط بین المللی در میان متحدان سابق شد. در حالی که اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده برای شکست نازی ها با یکدیگر همکاری می کردند، پس از پایان خصومت ها، روابط به سرعت سرد شد.
با این حال، روابط دیپلماتیک دو کشور به طور مداوم در طول این دوره، با سفرا و نگرانی های دیپلماتیک در مقر یکدیگر برقرار بود. این موضوع فرصتهای زیادی برای جاسوسی ایجاد کرد و شوروی موفق شد نمایشی در رخنه به اطلاعات به اجرا بگذارد که به یکی از بزرگترین نقضهای امنیت ملی در آن دوره تبدیل شد.
در سال 1945، زمانی که جنگ رو به پایان بود، بچه های از یک مدرسه روسی با هدایایی به خانه سفیر آمریکا در مسکو رفتند. در میان آنها یک مهر حکاکی شده بزرگ از ایالات متحده وجود داشت.
سفیر برای تشکر از این اقدام، آن را به دیوار پشت میز خود آویزان کرد که هفت سال در آنجا ماند. آمریکایی ها نیز نمیدانستند که این مهر حاوی دستگاهی بود که به شوروی اجازه می داد هر کلمه ای را که در آن دفتر گفته می شود بدون استفاده از برق یا فرستنده بشنوند.
ابزاری که به عنوان “The Thing” شناخته شد، یک دستگاه شنود مخفی بود که از یک غشای کوچک متصل به یک آنتن با طول موج یک چهارم تشکیل شده بود. این دستگاه اینم امکان را داشت تا موج رادیویی به فرکانس مناسب سمت دستگاه ارسال شود و در مقابل سیگنالی را برگرداند که اجازه می دهد در مکالمه با وضوح خیرهکننده شنود شود. (منبع: Mental Floss)
جعبه ابزار CIA
یک جاسوس به هرجایی که برود، آمادگی او برای هر موقعیت، بسیار مهم است. آنها باید مجموعه ای از دستگاه ها و ابزارها را حمل کنند تا هر ماموریتی را که پیش رویشان است انجام دهند.
گاهی اوقات، این آمادگی به شکل ابزارهای سنتی مانند پیچ گوشتی، صمباده یا دریلهایی بسیار کوچک است. آنها را می توان برای نصب ابزار شنود و یا برای فرار از دستگیری استفاده کرد.
اغلب، این جاسوسان با هویت های فرضی سفر می کنند و باید مانند هر شهروند عادی از گمرکات و بازرسی های مرزی عبور کنند. دریل ها و ابزار های اینچنین ممکن است توجه نگهبانان چشم تیز را جذب کنید. بنابراین، سازمان سیا جعبه ابزار خاصی را در اختیار جاسوسان خود قرار داده بود.
این جعبه ابزار که در محفظه ای شبیه یک کپسول دارویی بزرگ قرار گرفته بود، شامل مجموعه کوچکی از چاقو، اره، صمباده و مته ها به همراه یک دسته قابل تعویض بود.
برای جلوگیری از جلب توجه، این کیت را در خصوصیترین و امنترین مکان ممکن روی بدن انسان یا بهتر است بگوییم در داخل بدن انسان جایسازی می کردند. تصور اینکه ماموران امنیتی برای پیدا کردن این نوع ابزار ها تا چه حد باید پیش میرفتند کمی ناراحت کننده است، ما این اقدامات مربوط به امنیت ملی می شود.
جعبه سیگار دوربینی
زمانی در گذشته به خصوص در کشور های غربی سیگار کشیدن تابو نبود، و زمانی تقریباً نیمی از بزرگسالان سیگار می کشیدند.
برای جاسوسان، این فرصتهای فراوانی را فراهم کرد تا ابزارهای خود را در بستههای سیگار معمولی پنهان کنند.
در طول اوج جنگ سرد، هیچ کس به شخصی که بسته سیگار همراه دارد شک نمیکرد. ارتش ایالات متحده برای اولین بار در سال 1949 یک دوربین مخفی در یک جعبه سیگار جایسازی کرد.
این دوربین کوچک برای زمان خود نسبتاً مبتکرانه بود.و در بسته بندی واقعی سیگاری با برند Lucky Strike قرار داشت، در حالی که یک نورسنج در کارتن کبریت پنهان شده بود.
البته این ابزار هرگز از مرحله نمونه اولیه عبور نکرد، اما در واقع تولید شد و کاملاً کاربردی نیز بود. دوربین کوچک داخل این جعبه شامل یک شاتر چهار سرعته، دیافراگم چهار حالته و لنزهایی با کیفیت خوب از نوع Sonnar بود.
به گزارش The Drive،این دوربین میتوانست ۱۸ عکس روی فیلم ۱۶ میلیمتری ثبت کند. این مجموعه دوربین هنوز هم وجود دارد و تنها چند نمونه اولیه آز آن ساخته شد که معجب می شود نمونه های باقی مانده بسیار نادر و ارزشمند شوند.
یک مجموعه از این دوربین در سال 2015 به حراج رفت. این حراج توسط بونهام برگزار شد که ارزش تخمینی آن از 41000 تا 64000 دلار را ذکر شده است. قیمت نهایی فروش منتشر نشده است.
کبوتر های شاهد
از کبوترها برای هزاران سال در ارتباطات استفاده شده است و تعداد بسیاری از آن ها در این مسیر آموزش دیده اند. به گفته مورخ متیو مکاینتاش، سوابقی از بغداد و سوریه باستان وجود دارد که از کبوترها برای انتقال پیام در فواصل دور استفاده میشد.
کبوترها در سال 1818 در بروکسل برای مسابقات استفاده می شدند و همچنین احتمال میرد که استفاده از آنها عامل تعیین کننده نتیجه در نبرد واترلو در طول جنگ های ناپلئون باشد.
آنها همچنین برای حمل نامه ها شناخته شده اند، و همچنان در مناطق دورافتاده هند در مواقع فجایع طبیعی مورد استفاده قرار می گیرند.
در طول جنگ جهانی اول، کبوترها پیامهای رمزگذاری شده را به فرماندهان در مکان هایی میرساندند که طی کردن مسیر آن توسط افراد معمولی بسیار خطرناک بود .
برخی از این کبوتر ها نیز به دوربین مجهز شده بودند تا بتوانند از اهداف مهم زمینی و یا هوایی عکس بگیرند. گزارشهای مربوط به عملیات عکاسی با استفاده از کبوتر در اوایل سال 1908 متنشر شد، طی این عملیات ها دوربین نصب شده بر روی گردن کبوتر ها با لرزش بند آن در اثر حرکت کبوتر فعال می شد و با سرعت عجیبی میتوانست 200 عکس بیاندازد. این عکس ها میتوانست به فرماندهان دید وسیعی از زمین را در سریع ترین زمان ممکن ارائه دهد.
دوربین های میکرودات
استفاده از فیلم دوربین با ترکیب مناسب لنزها برای کوچک کردن عکسهای فوقالعاده، در جهت انتقال اطلاعات به صورت نامحسوس، یک ایده نسبتاً قدیمی است.
بر اساس کتاب The Ultimate Spy اثر H. Keith Mellon، ریشههای عکاسی میکرو به دوران جنگ داخلی آمریکا برمیگردد و تقریباً در هر عملیات مخفی از آن زمان استفاده شده است.
رابرت تامپسون، جاسوس KGB در سازمان سیا، از میکرودات های (Microdot) برای انتقال اطلاعات حساس آمریکا به شوروی استفاده کرد. عکسهای میکرودات به این دلیل نامگذاری شدهاند که میتوانند یک تصویر را بر روی یک قطعه فیلم به کوچکی یک مربع ۱ میلیمتری متراکم کنند.
این عکس ها را بدون شک میتواند بسیار راحت پنهان هستند و به هر مکانی انتقال داد و به چشمان افراد آموزش ندیده چیزی جز ذره ای گرد و غبار به نظر نمی رسند.
دوربین های مورد استفاده برای میکرودات ها توسط تولید کنندگان بسیاری در سراسر جهان ساخته شده اند. برخی از کوچکترین و پیچیده ترین آنها دستاورد سازمان سیا است.
دوربین میکرودات مدل MK VR ساخته سیا در اواخر دهه 40 تولید شد که یک دستگاه هوشمند به اندازه یک چهارم یک سکه بود.
این دوربین یک دیسک فیلم با 10 نوردهی را در خود جای داده بود و باز کردن درپوش روی لنز عمل شاتر را انجام میداد، و با چرخاندن لنز عمل گرفتن عکسهای بیشتر در نوردهیهای باقیمانده صورت میگرفت. این فرایند تصاویر را تا 200 برابر تصاویر اصلی کوچک میکرد (منبع: Stan Hope Microworks).
سلاح جاسازی شده در رژ لب
استفاده از زنان در خدمات مخفی و جاسوسی یک انتخاب زیرکانه از سوی مقامات بالاتر بود، زیرا زنان اغلب میتوانند در میان جمعیت قرار بگیرند و توجه کمتری را به خود جلب کنند و خود را به عنوان زنان خانهدار یا کارکنان پشتیبانی حرفهای در سازمانهای دولتی نشان دهند.
زنان همچنین در نقشی به عنوان “ظرف عسل” استفاده میشوند، که در آن از جذابیت جنسی و اغواگری برای نفوذ در عملیات ضد دولتی استفاده میکنند که اغلب با موفقیت انجام میشود. شبیه این موضوع را در مباحث امنیتی و مهندسی اجتماعی نیز دیده اید.
آنا چپمن، یک مامور روسی، با موفقیت به یک سازمان امور مالی در ایالات متحده نفوذ کرد و در سال 2010 به همراه 9 مامور روس دیگر دستگیر شد.
ابزار جاسوسی “ظرف های عسل” اغلب در معرض دید عموم و در مکان هایی مانند محتویات داخل کیف پنهان می شدند. در بین این ابزار میتوان به تپانچه تک گلوله/تک شلیک سازمان KGB اشارده کرد که ان را در یک رژ لب جاسازی کرده بود. (منبع Joy of Museums) .
این نوع پنهان کاری با اینکه هوشمندانه است اما یک سلاح وحشتناک موثر نیست. می توان حدس زد که قرار بود از آن فقط در فاصله نزدیک و به عنوان آخرین راه حل استفاده شود.
این سلاح اولین بار در سال 1965 تولید شد و در نهایت در یک ایست بازرسی آمریکایی در برلین غربی کشف شد.
دوربین سوراخ دکمه لباس
تا سال 1886، حدود 60 سالی از عمر عکاسی می گذشت ، بنابراین این فناوری زمان مناسبی برای رشد داشت و افراد مبتکر راههایی برای تطبیق آن با اهداف خاص پیدا کردند.
یکی از این دوربین ها با طراحی هوشمندانه، دوربین سوراخ دکمه استیرن (Stirn) بود. این دستگاه به عنوان یک ابزار برای اهداف دولتی و یا ارتشی طراحی نشده بود، اما همچنان امکان استفاده از آن برای عکسبرداری مخفیانه وجود داشت.
استیرن (نام سازنده آن) حق ساخت دوربین را در سال 1886 خریداری کرد که اولین بار توسط شرکت وسترن الکتریک نیویورک تولید شد و آن را به یک موفقیت تجاری تبدیل کرد و در عرض دو سال 15000 دستگاه فروخت (منبع: Exibart Street).
این دوربین یک استوانه مسطح، گرد و کم عمق بود که یک دیسک فیلم با یک لنز کوچک بیرون زده را حمل می کرد. این دوربین از گردن آویزان میشد تا عدسی آن از سوراخ دکمه جلیقه بیرون بیاید، که لباس رایج مردان آن دوره بود.
تبلیغات آن زمان ادعا میکرد که این تنها دوربینی است که با چشم قابل مشاهده نیست و میتوانست شش عکس را بدون آگاهی کامل از سوژهها بگیرد.
ممکن است از این دوربین بیشتر به عنوان یک محصول تازه ظهور و هیچان انگیز استفاده شده باشد تا یک ابزار واقعی برای جاسوسی، با این حال، غیرمنطقی نیست که فرض کنیم یک کارآگاه زیرک ممکن است از آن برای جمع آوری شواهد جرم نیز استفاده کرده باشد.
نت موسیقی
جوزفین بیکر یکی از ماندگارترین نمادهای موسیقی قرن بیستم بود. او که در دهه 20 به شهرت و ثروت دست یافت، اما به فرانسه فرار کرد و در آنجا آزادی احساس کرد که که هرگز در ایالات متحده نمی توانست احساس کند. پذیرفته شدن او توسط فرانسه او را وادار کرد تا ارادت زیادی به این کشور داشته باشد که او را به این خوبی پذیرفته بود. بنابراین، با افزایش خطر حضور رژیم نازی در سال 1939، آژانس ضد جاسوسی فرانسه Deuxième Bureau به دنبال جذب او بود(منبع New Yorker).
با شروع تهاجم به فرانسه، بیکر به ویلایی بزرگ در شهر Vichy فرانسه گریخت و به همکاری با سازمان اطلاعاتی فرانسه که در آن زمان به شدت تقسیم و رسماً منحل شده بود ادامه داد.
او سپس توری را آغاز کرد و از طریق شهر فرانکوی اسپانیای به سمت بریتانیا سفر کرد تا اطلاعات محرمانه خود را برای به اشتراک گذاشتن با بریتانیایی ها به همراه آورد.
قدرت او به عنوان یک ستاره به او پوششی عالی میداد زیرا چمدان های پر از لباسهای روی صحنه و جامه های زیبا او به راحتی بدون توجه از هر مکانی عبور می کرد و کسی فکر جستجوی لوازم او نبود.
در تمام این مدت، در سراسر نت های موسیقی او، یادداشت هایی با جوهر نامرئی نوشته شده بود. با توجه به اینکه استفاده از جوهر نامرئی را به سختی میتوان یک فناوری جاسوسی جدید خواند، اما روشی که بیکر از آن استفاده کرد، قابل توجه و مبتکرانه بود.
او سرانجام پس از ورود به مراکش اطلاعاتی را که می توانست به اشتراک گذاشت و جمع آوری اطلاعات او در کازابلانکا به پایان رسید، زیرا او بیمار شد و حدود یک سال نتوانست آنجا را ترک کند.
حشره کوپتر
حشره کوپتر هرگز به طور رسمی در زمینه جاسوسی مورد استفاده قرار نگرفت، اما به قدری جالب و مبتکرانه است که ارزش نگاهی دقیق تر را دارد.
در حالی که نامگذاری آن کمی عجیب به نظر می رسد، این نام به صورت رسمی توسط سیا انتخاب شده است. به گفته این سازمان، این حشرهکوپتر در دهه ۷۰ بهعنوان راهی برای انتقال یک دستگاه شنود که بهصورت مخفیانه یک سنجاقک پنهان شده، توسعه داده شد.
نکته جالب اینکه طرح اولیه این اختراع یک زنبور بود، اما سازمان متوجه شد که الگوهای پرواز زنبورها بیش از حد نامنظم است، بنابراین سنجاقک جایگزین آن شد.
این سنجاقک توسط یک نوسانگر سیال کوچک به حرکت در می آمد و نیروی رانش حرکتی لازم را از بیرون راندن گاز از موتور به دست می آورد. برای پیمایش و انتقال داده های دستگاه شنود نیز به یک لیزر در عقب دستگاه متکی بود.
این آژانس ویدئویی از آن را در حال فعالیت در وب سایت خود دارد که نشان میدهد با اینکه این دستگاه کار می کرد، بادهای متقابل به راحتی می توانست آن را از مسیر خارج کند. به همین دلیل از آن استفاده نشد.
جالب اینجاست که در دهه 90، آژانس اطلاعات روسیه سعی در کپی برداری از آن داشت. وبسایت موزه جاسوسی چندین عکس از نسخه کپی برداری شده روس ها را نشان میدهد. واضح است که روس ها این ایده را کپی کردند، اما در استتار آن کمتر موفق بودند، زیرا ظاهر آن کاملاً مکانیکی است و از اکریلیک شفاف و فلز ساخته شده است.
ماهی رباتی به نام چارلی
در دهه 1990، در حالی که توسعه پهپادهایی مانند Predator در جریان بود، سیا در تلاش بود تا یک وسیله نقلیه بدون سرنشین زیر آب (UUV) بسازد. دستاورد این تلاش ها یک گربه ماهی بود و نام این ماهی به دلایلی چارلی گذاشته شد.
چارلی که یک UUV بود برای جمع آوری نمونه های آب ساخته شده بود. به گفته سیا، جمعآوری اطلاعات اشکال مختلفی دارد و جمعآوری اطلاعات در مورد محیط زیست میتواند به اندازه اطلاعات مربوط به حرکات افراد و ماشینآلات مفید باشد.به همین دلیل است که چارلی ساخته شد.
چارلی یک شریک نیز دارد، یک واحد دوم ساخته شده به نام چارلین (Charlene). این دستگاه توسط یک گوشی رادیویی خط دید کنترل می شدند و شامل بدنه فشار، سیستم بالاست، سیستم ارتباطی و سیستم پیشرانه در دم بودند. با 61 سانتیمتر طوی، چارلی دقیقاً در محدوده اندازه یک گربهماهی متوسط قرار میگیرد، و به راحتی با یک ماهی واقعی اشتباه گرفته می شود.
سیا میتواند از این ماهیها در رودخانه نیز استفاده کند چرا که توانایی شنای بالادست به سمت بالای رودخانه را دارد. همچنین میتواند دادههایی را جمعآوری کند که وجود رواناب زبالههای هستهای را نشان دهد.
در حالی که سیا هرگز چارلی یا چارلین را به خدمت نگرفت، تحقیقات برای این نوع ماموریت به دههها قبل برمیگردد. به گفته Boing Boing، دانشگاه واشنگتن ، وسیله نقلیه تحقیقاتی زیر آب خودکششی یا SPURV را در دهه 50 توسعه داد. این وسیله توسط نیروی دریایی ایالات متحده برای نمونه برداری در اقیانوس باز مورد استفاده قرار گرفت و در سال 1979 بازنشسته شد.